ماجرای درگذشت همسر پزشکیان در ۳۰ سال پیش+ فیلم

به گزارش خبرآنلاین، مسعود پزشکیان در برنامه بدون تعارف از شبکه دوم سیما، به سوالاتی پاسخ داد.

بخشی از این گفتگو را بخوانید؛

*برخی افرادی که توان ندارند الان رییس و مدیر شدند باید برگردند مراحل را طی کنند آنها که حقشان خورده شده باید حقشان داده شود .حق باید به حق‌دار داده شود. برای درست شدن سیستم اداری یک عده آدم که ناگهان معرفی شدند را بر استخوان خوردکرده‌ها رییس نکنیم. جا به جایی‌ها باید بر اساس شایستگی باشد نه مسائل سیاسی و جناحی.

*{درباره اموال خود و خانواده خود}: به خانواده‌ام افتخار می کنم. ۳۰ سال است که همسرم را از دست دادم. تا الان با بچه ها بودم. این‌ها نه تنها تاکنون باعث بی آبرویی من نشده‌اند بلکه آبروی من شدند. خدارا شکر سالم هستند و در مسیر زندگی همراه من بوده‌اند. این نعمت خداوند است.

*فرزندانم تاکنون کاری خلاف قانون نکرده‌اند، وقتی وزیر بودم برای استفاده از ماشین و راننده وزارتخانه پسرم می گفت ماشین خودمان را ببریم، ماشین اداره را نبریم درحالیکه ماشین وزارتخانه سمند بود می‌گفت حق نداریم از آن استفاده کنیم. خانواده ام از موقعیت من تاکنون جایی استفاده نکردند. گاهی حتی از نام بردن از اسم من اجتناب می کنند.

*نه جایی سهام دارم نه امتیاز. حتی مجوز مطب نگرفتم، برخی گفتند سهم بگیریم برای دوره بازنشستگی. گفتم نمی گیرم نمی خواهم از مریض پول بگیرم وقتی کارم تمام شد و بازنشسته شدم، باغ میگیرم در ارومیه کشاورزی می کنم. الان هم این باغ را دارم، زمان بازنشستگی میروم آنجا. اموال من این است که یک باغ در ارومیه داریم، یک خانه در تهران و تبریز اینها مجموعه چیزی است که دارم.

*اگر مردم شک کردند در کار ما باید جواب داده شود. یکبار یک آقایی در مجلس گفتند دخترت در فلان جا فلان کاره است. گفتم بیایید زندگی من و او را ببینید نه بچه من، برادرم و بچه او هیچ کدام از دور و اطرافیانم را در هیچ زد و بند اقتصادی پیدا نمی‌کنید.

*۱۵ سال در دانشگاه همه کاره بودم نمی‌توانند بگویند یک نفر از سمت من آنجا استخدام شده، برخی به ناحق این کار را می‌کنند بچه های خواهر و برادرم بیکارند، می توانستم توصیه کنم کاری کنند همه هم لیسانس و فوق لیسانس هستند بی تعارف می‌گویم.

*با بچه ها و نوه‌ها کوه می‌رویم، ورزش می رویم و ارتباط دارم با این نسل. مشکل ما ذهن بسته مان است، آنها با ما مشکل دارند، دنبال نوآوری و تازگی اند. من تلاش کردم ذهنم بسته نباشد، نباید حق آنها را نادیده بگیریم. وظیفه ما این است که بستر شکوفایی و بالندگی آنها را فراهم کنیم ما با آنها مشکل نداریم آنها با ما مشکل دارند چون میخواهیم جلوی رشد آنها را بگیریم .