سارق دستگیرشده ای که می گوید شانس در خانه اش را زده؛ خوشحالم که سارقم، نه قاتل!
سارق سابقهدار وقتی به دام پلیس افتاد که همدستانش تنها چند روز بعد از دستگیری او در جریان یکی از سرقتهایشان مرتکب جنایت شدند.
پارسینه: از مدتی قبل پلیس آگاهی تهران در جریان باندی خشن قرار گرفت که به صورت مسلحانه دست به زورگیری میزدند. سرقتهای این باند در حوالی شهرری، بزرگراه خاوران و مناطق دیگر جنوب پایتخت صورت میگرفت و بررسیها نشان میداد که سارقان ابتدا به عنوان سوار بر خودروهای مسافرکش می شدند و با تهدید اسلحه ماشین را سرقت میکردند. پس از آن نیز با خودروهای سرقتی مسافرکشی میکردند و پس از سوار کردن مسافر، با تهدید چاقو و اسلحه، اموالش را زورگیری میکردند. آنها پس از سرقت، دست و پای مالباختهها را بسته و از ماشین به بیرون پرتاب می کردند.
اقدامات اطلاعاتی برای شناسایی این باند ادامه داشت تا اینکه پنجشنبه گذشته، ماموران به یک خودروی پژو با پلاک مخدوش مشکوک شدند و راننده را که قصد فرار از دست پلیس را داشت دستگیر کردند. در بازرسی از خودروی مقدار زیاد کابل و سیم برق به همراه اسلحه و چاقو کشف شد. با انتقال متهم به اداره آگاهی معلوم شد که او یکی از اعضای باند خشنی است که پلیس در تعقیب آنهاست.
با اعترافات این مرد، تحقیقات پلیس برای دستگیری همدستانش ادامه داشت تا اینکه بامداد جمعه، گزارش یک جنایت به قاضی محمد مهدی براعه بازپرس جنایی تهران اعلام شد. جسد مرد جوانی در حوالی بزرگراه آزادگان درحالی کشف شده بود که با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بود. مقتول راننده کامیونی اهل یکی از شهرهای غربی کشور بود که هنگام انتقال محموله باری به تهران، کامیونش خراب شده بود. او در بزرگراه آزادگان برای خرید قطعهای برای کامیونش سوار بر خودروی سمندی که ۴سرنشین داشت شده بود، استعلام شماره پلاک سمند نشان میداد که این خودرو چند روز قبلتر از سوی باندی که پلیس در تعقیبش بود به سرقت رفته بود و ظاهرا سرنشینان سمند که اعضای همان باند بودند برای سرقت اموال راننده کامیون با او درگیر شده و وی را به قتل رسانده بودند. حالا با دستگیری یکی از اعضای این باند، تحقیقات برای بازداشت دزدان جنایتکار ادامه دارد.
شانس در خانه ام را زد
متهم دستگیر شده میگوید شانس آورده که پیش از اینکه همدستانش مرتکب جنایت شوند، او دستگیر شد و نقشی در قتل راننده کامیون نداشته است. گفتوگو با این متهم را بخوانید.
با اعضای این باند چطور آشنا شدی؟
این تنها باندی نبود که با آن همکاری داشتم. من همزمان در ۲باند دیگر هم عضو بودم. باند اول سرقت خودرو است. باند دوم زورگیری از مسافران است و باند سوم یک باند سرقت کابل و سیم برق سرقت است که گاهی با آنها میرفتم سرقت.
همهشان را میشناختی؟
من از قبل رزومهام را برای سردستههای هر سه باند فرستاده بودم. البته این را هم بگویم باند اول و دوم فقط سردستههایشان متفاوت بود و اعضای باند یکی بودند. خب من هم چون سابقهدار بودم و رزومه خوبی داشتم! آن را برای سردستهها فرستادم و با هر سه باند شروع به همکاری کردم.
انگیزه ات از سرقت ها چه بود؟
نیاز به پول داشتم، خرج درمان برادرم بالا بود و تنها راهی که فکر میکردم میشود به پول برسم، سرقت بود. برایم فرقی نداشت سرقت چی باشد. من فقط پول میخواستم.
میدانی همدستانت، در یکی از سرقت هایشان مرتکب جنایت شده اند؟
واقعا از ته قلبم احساس خوش شانسی می کنم. بخت با من یار بود که دستگیر شدم. چون اگر با آنها راهی آن سرقت می شدم، الان اتهام قتل در پرونده ام بود. همدستانم، هر ازگاهی که طعمه ها مقاومت می کرد با چاقو به جانشان میافتادند و آنها را زخمی میکردند. راستش همیشه فکر میکردم انسان بدشانسی هستم اما امروز متوجه شدم خیلی خوش شانسم که پلیس دستگیرم کرد و در آن سرقت حضور نداشتم. اصلا به همین دلیل توبه کردهام و پس از آزادی هرگز سمت خلاف نخواهم رفت.
ارسال نظر