چرا خانوادههای ایرانی از بچه دارشدن گریزانند؟
در سال های اخیر هراس از فرزندآوری به دلایل مختلف هسته اصلی را به عنوان یک هسته کوچک حفظ کرده و از گسترده شدن آن پیشگیری کرده است.
پارسینه: پیوند ازدواج نخستین گام برای تشکیل خانواده است، خانواده ای که پس از ایجاد به عنوان هسته اصلی یک نهاد می تواند به سمت گسترده تر شدن و ایجاد هسته ای قوی از پیوندهای عاطفی و عقلانی حرکت کند.
«میانگین جهانی نرخ باروری در ۱۹۷۰ میلادی حدود ۲.۲ ثبت شده اما همین شاخص در کشور ماه در بازه زمانی ۱۹۷۰ تا ۲۰۲۰ میلادی بیش از ۶.۵ بود در حالی که اکنون نرخ باروری در کشورهای توسعه یافته حدود ۱.۵ تا ۱.۷ است اما در ایران به حدود ۱.۶ رسیده است» این آماری است که معاون برنامه ریزی و هماهنگی معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری در یک نشست تخصصی ارائه کرد، آماری که به رغم صحت اما با فرهنگ ایرانی - اسلامی خانواده های ایرانی همخوانی ندارد؛ آماری که بیم آینده ای پیر و ناتوان برای جامعه ایران را رقم می زند.
هرچند به گفته برخی کارشناسان فرزندآوری امری اختیاری است و نباید اجباری برای آن تعیین کرد اما آیا زنان و بانوان در سن باروری با این آمار آشنایی دارند یا اینکه به دلایلی از فرزند آوری هراس دارند؛ این موضوع را با برخی خانواده ها در میان گذاشتیم.
هزینه بالای تامین نیازهای مادی فرزندان در زندگی
ساره طیبی کارشناس علوم اجتماعی، متاهل و دارای یک فرزند پسر است؛ او درباره علت اینکه نتوانسته به داشتن فرزندان بیشتر فکر کند را مسائل اقتصادی عنوان کرد و اظهار داشت: با اینکه من و همسرم شاغل هستیم و از خودمان خانه مستقل هم داریم اما هزینه های نگهداری و پرورش فرزندمان بسیار بالا است و نمی توانیم به داشتن فرزند دیگری فکر کنیم؛ ماهیانه مبلغ زیادی از درآمد خانواده صرف خرید لباس و مایحتاج خانواده سه نفری می شود و در حال حاضر هیچ پس اندازی نداریم.
ماهیانه مبلغ زیادی از درآمد خانواده صرف خرید لباس و مایحتاج خانواده سه نفری می شود و درحال حاضر هیچ پس اندازی نداریم.او که معتقد است، فرزندش باید از همه نظر تامین باشد و هیچ کمبودی نداشته باشد و می گوید: وظیفه هر پدر و مادری است که نیازهای فرزندش را تامین کند و اجازه ندهد فرزندش با کمبودها و عقدههای کودکی وارد مدرسه و اجتماع شود؛ او می گوید اکنون کودکان باید از اتاق خواب مستقل و مناسب برخوردار باشند و نمی توان فرزندان را در محرومیت بزرگ کرد.
سخنان ساره، شبیه سخنان بانوان دیگری بود؛ سخنانی که عدم فرزند آوری را به مسائل اقتصادی و ضرورت تامین ۱۰۰ درصدی نیازهای کودک مرتبط می داند؛ اما مینا که دانشجوی دکترای فلسفه است، عدم تمایل خود و همسرش به نداشتن فرزند را مربوط به جایگاه اجتماعی و تحصیل می داند؛ او میگوید با حضور فرزند زمانی برای داشتن جایگاه اجتماعی نمی ماند، باید در یک جایگاه تثبیت شویم و سپس به فکر فرزند داشتن باشیم.
مهاجرت یکی از دلایل هراس خانواده ها از داشتن فرزند
او با بیان اینکه من و همسرم قصد مهاجرت داریم و نمی خواهیم حضور یک نوزاد مزاحم ما باشد و برنامه ریزیهای آینده ما را تحت الشعاع قرار دهد؛ با دلخوری می گوید: پایین بودن نرخ رشد جمعیت به دلیل سیاستهای اشتباهی است که طی سالهای گذشته در کشور اجرا شده است، همان سیاستهایی که دهه شصتیها را مشکل اساسی مملکت میدانستند، حالا که همین دهه شصتیها می خواهند مهاجرت کنند تا مشکلات کشور کم شود، می گویند فرزند بیاورید! فرزندآوری ما تابع سیاستها نیست بلکه تابع برنامهریزیهای ما است .
سیدسعید که کارشناسی ارشد مدیریت ورزشی دارد نیز درباره نرخ رشد جمعیت و کاهش موالید در کشور میگوید: جوانان برای اینکه بتوانند خانواده تشکیل دهند و فرزند داشته باشند نیازمند داشتن مهارتهایی هستند، مهارتهایی که دوام ازدواج آنها را تضمین کند، زوج جوان بعد از اطمینان از دوام ازدواج، می توانند به فکر ادامه روند زندگی و فرزند آوری باشند، این موضوع در حالیست که بسیاری از جوانان بدون شناخت و بدون تضمین اخلاقی با هم ازدواج می کنند و بعد از مدت کوتاهی از انتخاب و تشکیل خانواده پشیمان می شوند.
او می گوید: تعداد بسیاری از دوستانش یا از همسران خود جدا شده اند و یا اختلافات شدید خانوادگی دارند که ممکن است منجر به جدایی شود و ادامه می دهد؛ تصور کنید در این میان فرزندی به دنیا بیاید؛ در نبود یکی از والدین و نداشتن خانهای آرام، چه سرنوشتی در انتظار این کودک است؟
سید سعید معتقد است ارائه مهارت های زندگی لازمه یک خانواده نو پا است؛ موضوعی که سیاستگذاران به آن توجهی ندارند.
جوانان برای اینکه بتوانند خانواده تشکیل دهند و فرزند داشته باشند نیازمند داشتن مهارتهایی هستند، مهارتهایی که دوام ازدواج آنها را تضمین کند.
اما ساجده دربندی دانشجوی دیگری است که داشتن فرزند را برای ادامه نسل ضروری میداند و معتقد است انسانها روی کره زمین مسئولیتهایی دارند و یکی از این مسئولیتها به دنیا آوردن فرزند است؛ او میگوید: هر چند زندگی اقتصادی برای همه خانواده ها سخت شده است اما این دلیل نمیشود که از مسئولیت ها شانه خالی کنند.
او به زنان اروپایی و سایر کشورها اشاره می کند و ادامه می دهد: در همه فرهنگها داشتن فرزند امری پسندیده است و در بسیاری از کشورهای توسعه یافته، بُعد خانواده ها بیش از پنج نفر است.
برخی دیگر از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت نیز تشکیل خانواده را یکی از اساسی ترین تصمیمات خود در زندگی عنوان می کنند و معتقدند باید مسئولیت خود را در این زمینه انجام دهند و در این میان دولت ها نیز باید نقش حمایت گری خود را داشته باشند.
او معتقد است وقتی خانواده ها از ثبات و پایداری برخوردار نیستند، قطعا نمی توانند فرزندداشته باشند و فرزند داشتن به جز ایجاد رنج در جامعه، اثر دیگری ندارد.
امید به آینده، حلال مشکلات
صبورا امینفر کارشناس حوزه زنان و خانواده نیز امید به آینده را موضوع مهمی در فرزندآوری عنوان میکند و تاکید دارد: وقتی امید به آینده افراد یک جامعه کاهش پیدا کند برنامهریزیهای بلند مدت از جنس تشکیل خانواده و فرزندآوری در این جامعه تحت تاثیر قرار میگیرد و این موضوعی است که در جامعه ما مورد تهاجم غربی و کارهای رسانهای قرار گرفته است.
وی با بیان اینکه فعالیت های سیاسی نیز اثر خود را به طور گسترده روی خانواده می گذارد، اظهار داشت: هر عضو جامعه اگر نسبت به آینده جامعه تصویر خوبی و مطلوب نداشته باشد، این عدم تصویر مطلوب موجب می شود در تصمیم گیریها برای آینده تاثیر گذارد و آن تصمیمات را به تعویق بیاندازد؛ اتفاقی که بخشی از جامعه ایران را تحت تاثیر قرار داده و از این رو است که رهبر انقلاب تاکید می کنند که روی امید اجتماعی و امیدآفرینتی باید کار شود.
عدم تصویر مطلوب از آینده خانواده بر تصمیم گیریها برای آینده تاثیر گذاشته و تصمیمات را به تعویق می اندازد.امینفر می افزاید: رهبر انقلاب تاکید دارند که باید نسبت به دستاوردهایی که کشور تاکنون داشته به مردم اطلاعات و آگاهی هایی ارائه شود و مردم امیدوار باشند که آینده ای که پیش روی ایران است آینده بهتری است و ما رو به پیشرفت هستیم و افراد با اطمینان خاطر برنامه ریزی بلند مدت را انجام دهند.
به گفته این کارشناس خانواده، مسائل فرهنگی پیچیده و به هم وابسته است اما موضوع مهم این است که ما باید در مسئولین خود هم عزم و ارائه جدی را ببینیم.
او می گوید: تا به خانواده پایدار نرسیم، نمی توانیم جامعه سازی اسلامی داشته باشیم و گام های پنج گانه به سمت تمدن نوین اسلامی که برنامه بلندمدت انقلاب اسلامی است را طی کنیم.
امین فر با بیان اینکه یکی از گام های مهم تمدن سازی، جامعه سازی است و تا خانواده پایدار نداشته باشیم، اصل اساسی جامعه سازی رخ نمی دهد؛ نیاز است که به طور جدی روی خانواده کار شود، یادآور شد: ممکن است موانع این امر، در بحثهای فرهنگی و ساختار های دیگری از نظام حاکمیتی باشد.
وی ادامه داد: برای مثال فکر نمی کنیم که دعواها سیاسی یک جناح علیه یک جناح دیگر ممکن است تبعات خیلی ماندگار و مستحکم داشته باشد و بخشی از جامعه را تحت تاثیر قرار دهد.
وی افزود: بحث های اقتصادی و اقتصاد ناپایدار موضوع دیگری است که خانواده از آن متاثر است؛ بحثهای اقتصادی و بی ثباتی اقتصادی و پیشبینی ناپذیر بودن، عامل خیلی مهم و تاثیرگذار روی خانواده است.
امین فر ادامه داد: هرچند عامل اصلی و تعیین کننده موضوعات خانواده، بحث فرهنگی است اما عوامل اقتصادی نیز بر تصمیم گیری های افراد جامعه و امید به آینده افراد تاثیرمی گذارد.
فقر فلاکت ،تورم ،بیکاری ،ناامیدی از آینده ،احساس سرخوردگی و بی توجهی مسولان ،.....همه و همه باعث فرار از فرزنداوری میشه ....مردم توی سیر کردن شکم خودشون موندن ،چطور بچه بیارن وقتی شیر خشک پیدا نمیشه
حرف زدن ننه منم بلده اقتصاد خراب ایران خراب تمام
به چه امیدی،،؟ مسئولین بی عرضه...عدم توزیع عادلانه منابع....بی عدالتی...نبود کار و نبودامید به آینده...
آمار باروری کم کم به صفر میرسد دولت فکر کرد کالاها را گران کند میتواند مردم را به زانو در بیاورد ولی کور خواند مردم هم بچه نمییارند تا خرج کم بشه