این ملیپوش نمیخواهد وارد کشورش شود
کاش مورخان بگویند که آیا در تاریخ ورزش جهان نمونه مشابهی برای اتفاقاتی که در فوتبال ما میافتد، سراغ دارند!
این خیلی بد است که یکسری اتفاقات فقط در فوتبال ما میافتد. اتفاقاتی که در هیچ کجای جهان و در هیچ برهه تاریخی نمونه و مشابهی ندارد. نه فقط در فوتبال، بلکه در سایر رشتههای ورزشی نیز کاملا تک و یونیک است. البته که متاسفانه این اتفاقات منفی است وگرنه همه به رکورد مثبت افتخار میکنند.
این روزها همهجا صحبت از پرونده فساد در فوتبال است و آن قدر حجم این ماجرا بزرگ و مهم میشود که یک سری اتفاقات کوچکتر زیر سایه آن گم میشود. اتفاقاتی آنقدر تلخ که هرکجای دنیا میتواند یک نسل را سرگرم خود کند، از روی آن کتاب بنویسند و سریال بسازند و در دانشگاهها روی آن تحقیق کنند!
در همین روزها تیم ملی کشورمان برای دو بازی پایانی مقدماتی جام جهانی تشکیل شد. بازی اول در هنگکنگ بود و بازی دوم در تهران و ورزشگاه آزادی، فرصتی که دوباره هواداران بیایند و ملیپوشان از حضور آنها انرژی بگیرند. و در کمال تعجب دیدیم که یک ملیپوش در سفر هنگکنگ همراه ایران بود و بازی هم کرد اما نتوانست به تهران بیاید! آیا در کل تاریخ ورزش دنیا چنین نمونهای سراغ دارید که یک ورزشکار ملیپوش نتواند به کشور خود برود؟
البته که خیلی از ورزشکاران مهاجرت میکنند، عدهای برای خود پرونده سیاسی درست میکنند و عدهای هم متاسفانه مرتکب جرم شده به خاطر تعقیب قضایی نمیتوانند برگردند. اما نمونه ورزشکاری که هنوز پیراهن تیم ملی را به تن دارد و جزو هیچ کدام از این دستهها قرار نمیگیرد اما نتواند به کشورش بیاید را تاکنون نداشتیم!
روزی که خبرورزشی از اختلافات زندگی خصوصی یک ستاره پرده برداشت، خیلی متهم به جوسازی و شایعهپراکنی شد؛ اتفاقی که در این سه دهه عمر خبرورزشی کم رخ نداده! این بار هم با وجود هیاهوی اولیه و حتی تهدید به شکایت علیه خبرورزشی، گذشت زمان ثابت کرد حق با ما بوده و ماجرا آنقدر مهم است که یک ملیپوش نتواند برای بازی تیم ملی به ایران بیاید. ملیپوشی که دعوت هم شده بود و بازی اول بازی کرد، مصدوم و محروم هم نشد و بازی باشگاهی مهم هم نداشت! اگر این ستاره به این اردو دعوت نمیشد، بودند کسانی که بگویند همه چیز شایعه و دروغ بود. اما او دعوت شد و بازی کرد و درخشید و بدون مصدومیت یا محرومیت، در بازی دوم غایب بود و البته که دیدیم همه رسانهها پیرامون این ماجرا نوشتند و تفسیر کردند.
در این پروژه -اصرار داریم که نام فرد و پروندهاش و اینکه داستان چیست اصلا مهم نیست- و بعد از تمام مواردی که اتفاق افتاد، یک درس بزرگ برای تمام ستارههای جوان هست که با چشم خود ببینند که چطور تصمیمات آنها در زندگی شخصی نیز میتواند روی زندگی حرفهای و کارنامه آنها سایه بیاندازند. شنیدیم که پیگیر کار او هستند، میگویند به زودی این مشکل حل میشود و ما هم امیدواریم این اتفاق آخرین مورد برای خود این ستاره و سایرین باشد اما بدون شک اگر این مشکل حل نشود، این ستاره برای بازیهای بعدی هم نخواهد توانست به تهران بیاید و بازیکنی که در اردو نباشد، قطعا به کار تیم ملی نمیآید.
واقعا چرا باید یک استعداد قدر خود را نداند؟ بار اول بگوییم جوانی کرد و تجربه نداشت، دفعات بعدی چه؟ اصلا فوتبال و شغل و درآمد هیچ، چطور کسی میتواند قید خانواده و وطن را بزند؟ به چه قیمت؟ چرا!
ارسال نظر