همه هزینه های برگزاری یک کنسرت در تهران
این روزها قیمت بلیتهای کنسرت در سالنهای اسپیناس پالاس، سالن میلاد نمایشگاه بینالمللی و وزارت کشور از مرز یک میلیون تومان هم عبور کرده است و انتظار میرود سقف قیمت بلیت برج میلاد هم به زودی به همین رنج قیمت برسد. اما این افزایش قیمتها موجب ایجاد یک سوال میشود؛ اینکه مگر اجاره یک شب این سالنها که دولتی هم هستند، چقدر هزینه برمیدارد که تهیهکنندگان مجبور به فروش بلیت با چنین قیمتهایی میشوند؟
به گزارش ایسنا، افزایش قیمت بلیتهای کنسرت از زمان آغاز پاندمی کرونا اوج گرفت و در همان زمان زمزمه تبدیل شدن کنسرت به یک کالای لاکچری آغاز شد.
در آن زمان وقتی پای صحبت کنسرتگذاران مینشستیم، از یک اجبار صحبت میکردند؛ اجباری که افزایش بالای هزینه برگزاری یک شب کنسرت برای آنها ایجاب میکرد.
درحقیقت زمانی که هزینه اجاره سالن، نورپردازی، صدا، تبلیغات و ... که الزامات برگزاری یک کنسرت هستند بالا میرود، برگزارکنندگان چارهای ندارند جز اینکه قیمت بلیتها را بالا ببرند.
البته در همان زمان هم پیشبینی میشد که در آیندهای نه چندان دور سقف قیمت بلیتها به یک میلیون تومان برسد؛ چراکه مدتی بعد در سال ۱۴۰۱ بلیت اجرایی مانند «سیصد» تا یک میلیون تومان هم به فروش میرفت.
اما واقعا برگزاری یک کنسرت چقدر برای برگزار کنندگان هزینه بردار است؟
یکی از روشهای تبلیغ یک کنسرت، بیلبورد زدن در سطح شهر است که به نظر میرسد در نقاط مختلف باتوجه به تعداد روزها و ابعاد بیلبور هزینههای مختلفی برای اجاره وجود دارد که از روزی ۱۵ میلیون تومان به بالا شروع میشود.
مثلا یک تابلو برای نصب در پلی در بزرگراه همت در ابعاد ۱ متر و ۶۱۰ در ۳۰۰ روزی ۱۷۰ میلیون تومان هزینه دارد و یا یک بیلبورد در بزرگراه چمران در ابعاد ۱ متر و ۳۱۰ در ۳۱۰ روزی ۱۰۰ میلیون تومان هزینه برمیدارد که اصولا برای یک کنسرت بیشتر از یک هفته تا ۱۰ روز جایگاه بیلبوردها را اجاره نمیدهند. البته به نظر میرسد تیمهایی که به صورت مداوم از جایگاه این بیلبوردها در سطح شهر استفاده میکنند، تخفیفات ۳۰ تا ۴۰ درصدی را دریافت میکنند.
البته نصب بیلبورد در سطح شهر مثلا برای یک کنسرت به مجوزی جداگانه نیاز دارد، به اینگونه که باید از اداره ارشاد مجوز کنسرت گرفته شود و با ارائه مجوز کنسرت اجازه نصب بیلبورد را میدهند.
و اما هزینه اجاره سالنها نیز با یکدیگر متفاوت است؛ مثلا اسپیناس پالاس با کلیه هزینهها از جمله نور، ال ای دی، دکور، اتاق پذیرایی و ... حدود یک میلیارد هزینه دارد.
این در حالیست که سالن همایشهای برج میلاد و نمایشگاه بینالمللی تقریبا ۲۰۰ میلیون تومان ارزانتر هستند؛ البته این در حالی است که برج میلاد تعداد صندلیهای کمتری نسبت به میلاد نمایشگاه دارد و به همین دلیل تهیهکنندگان چندان رغبتی برای برگزاری کنسرت در این سالن ندارند.
البته شاید اگر در حال حاضر قصد استعلام اجارهبهای این سالنها را داشته باشید، یک عدد خام به مقدار ۴۸۰ میلیون تومان برای یک سالن خالی را به شما اعلام کنند ولی پس از پایان کنسرت بسته به خدماتی که به تیم برگزاری کنسرت ارائه میشود، هزینهها بالا میرود و تهیهکننده در پایان با رقمی حدود ۸۰۰ میلیون تومان مواجه خواهد شد. درحقیقت گفته میشود که سالنها بابت اجازه ورود تیم کنسرت به هر اتاق در سالن هم هزینهای اضافی دریافت میکنند.
حال اگر کلیه بلیتهای یک کنسرت در برج میلاد به فروش برود، یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان روی هم جمع میشود که از این مقدار ۷۰۰ الی ۸۰۰ میلیون تومان هزینه کلی اجاره سالن و ۳۰۰ میلیون تومان هم بابت تبلیغات خرج میشود که از این مقدار کلا ۴۰۰ الی ۵۰۰ میلیون تومان به دست مجموعه تهیهکننده و شرکت او، خواننده و گروهش میرسد.
حال اما این سوال به ذهن میرسد که چرا سالنهایی که متولی آنها دولت است، به اندازه سالنهای خصوصی خرجتراشی میکنند که در نهایت قیمت بلیتها به این رقمهای نجومی برسد؟ اگر سالنی دولتی است، پس به کلیه مردم کشور تعلق دارد و همه مردم حق استفاده از این امکانات را دارند ولی زمانی که چنین قیمتگذاریهایی صورت میگیرد کمتر کسی در بین قشر متوسط و پایینتر امکان خرید بلیت این کنسرتها را خواهد داشت.
بهتر نیست که متولیان این سالنها، حداقل تنها به هزینه اجاره یک سالن خالی بسنده کنند که کنسرت از سبد فرهنگی مردم حذف نشود و در ادامه شرایط به نحوی تغییر نکند که همین کنسرتگذاران هم قید برگزاری کنسرت را بزنند و همین انتخابهای محدود هم از مردم گرفته شود.
به هر حال زمانی که قیمت یک بلیت یک میلیون و ۱۰۰ تومان باشد، هر کسی شرایط خرید را نخواهد داشت؛ در نتیجه مخاطب این کنسرتها ریزش خواهد کرد و کنسرتها کمتر میتوانند تمامی بلیتهای خود را به فروش برسانند و به درآمد برسند، که در این صورت تعداد برگزاری کنسرتها هم به حداقل رسیده و در نهایت این سالنها بخش اعظمی از درآمد خود را از دست خواهند داد!
ارسال نظر